سکوی پرواز

اولین روز روزه ام

    نظر

به نام خدا

 

سلام

 

می خواهم یک خاطره از 7سالگی ام بنویسم .

آن روز اولین روزه ام بود یادم است شب از شوق چشم روی هم نمی گذاشتم ولی کم کم خوابم برد سحر با اشتها غذایم را خوردم  ،   و موقعی که مادرم چای آورد پدرم زود خورد و من و مادرم ماندیم .

چای هایمان داغ بود و درفرصت خنک شدنشان با هم صحبت کردیم .
درحالی که داشتیم صحبت می کردیم و آرام آرام چای می خوردیم ناگهان مادرم متوجه شد که دارند اذان می گویند!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟

هر دو خشکمان زد .

بعد از چند لحظه مادرم آرام آرام چای ها را جمع کرد.من و او چند بار دهانما ن راشستیم .


بازدید از موزه ی زمان

وقتی وارد موزه شدیم، ماوارد اتاقی شدیم و آن کلاسی ها به طبقه بالا رفتند. اول ساعت شاهینی بود. کنارش ساعتی بود که هر نیم ساعت زنگ می زد و دریچه ای داشت که جوجه ای بیرون می آمد و زنگ می زد. آن ساعت آوندی داشت که ساعت با آن کوک می شد. بعد ساعتی بود که باز هر نیم ساعت زنگ می زد. ولی بسیار زیاد چرخ دنده داشت  و زیاد نمی شد فهمید چه چیزی است. بعد از دیدن چند ساعت به طبقه بالا رفتیم. آنجا ساعت کارت زنی بود. این ساعت وقتی کسی از اداره کارت مخصوص به این دستگاه می زد، ساعت برگشت او را روی کارت حک می کرد. ساعتی بود که مال سیصد سال پیش بود. مدل آن ساعت جیبی بود. سه در برای ساعتهای جیبی می گذاشتند تا آسیب نبینند. آقای راهنما به ما گفت: آقای بیگ بن ساعت بزرگ وسط لندن را ساخته است. بعد ساعتی را دیدیم که با سوختن شمع و پایین آمدن آن نشان گذشت یک ساعت معلوم می شد.

  

موزه زمان ( تماشاگه زمان ) 2

 

موزه زمان ( تماشاگه زمان) 1


هفت تا سوال مهم

سلام!

من هفت تا سوال مهم دارم.  خیلی خیلی مهم. می شه به سوالام جواب بدین ؟

سوال اولم اینه که خدا از کی وجود داشته ؟

سوال دومم اینه که خدا پدر و مادر نداشته ؟

 سوال سومم اینه که آخه نمیشه که; مثلا یه بچه نوزاد از اول وجود داشته ؟

سوال چهارمم اینه که پس خدا چه جوری به وجود آمده ؟

سوال پنجمم اینه که خدا چه جوری وجود داشته ؟

سوال ششمم اینه که اگه خدا از اول وجود داشته, یعنی از کی ؟

سوال هفتمم اینه که چرا آخه خدا از اول وجود داشته ؟

همه ی این ها رو خودم تایپ کردم. مثل دیکته ی کامپیوتری خاله ام خواند و من نوشتم. ولی من خودم اول سوال هام رو,  روی کاغذ نوشتم. تایپش 45 دقیقه طول کشید.

 

گل برای شما

سال نو مبارک

    نظر

سلام

سال نو مبارک

من مثلا 7 _ 8 سالمه.  بیایید به من عیدی بدهید.  الان مامانم رفته برایم عیدی بخره. و من همه اش فکر می کنم که چی داره برایم می خره. خودش می گویدنصف عیدی ام را خریده. چون که صبح رفت برایم 5 تا سی دی کارتون خرید. حالا توی فکرم الان به داره به چه مغازه ای می ره. خودش می گوید عروسک برایم نمی خره. ازش پرسیدم حتما می خواهی اسباب بازی بگیری. ولی به من جوابی نداد. می گوید من امسال چیزی به ذهنم نمی رسه. هر سال برایت عروسک می خریدم. خواستم امسال یک چیز دیگه بخرم.