سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سکوی پرواز

آسمان می گرید...

    نظر

بغض کرده است

به طرفش می روم،

با چشمان درشتش نگاهم می کند...

دستم را می اندازم دور گردنش

و می گویم:

_ گریه کن... گریه کن تا خالی شوی...

بغضش می ترکد و اشک هایش سرازیر می شوند

زیر باران اشک هایش خیس می شوم

می گوید:

_ هیچ کس وقتی غمگینم، آرامم نمی کند اما تو...

 هق هق گریه هایش مانع از ادامه دادن حرفش میشود....

او را در آغوش می فشارم و می گویم:

_ گریه کن آسمان... گریه کن تا خالی شوی... گریه کن...

 

 

پ.ن: داره بارون میاد... آخرین بارون بهاری 91.... خیلی غم انگیزه...:(